یک روز یک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مىکرد نگاه مىکرد.
ناگهان متوجه چند تار موى سفید در بین موهاى مادرش شد.
از مادرش پرسید: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفیده؟
مادرش گفت: هر وقت تو یک کار بد مىکنى و باعث ناراحتى من مىشوی، یکى از موهایم سفید مىشود.
دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهمیدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفید شده!![](http://silverstar.loxblog.com/editor/popups/images/smiley/msn/70.gif)
![](http://silverstar.loxblog.com/editor/popups/images/smiley/msn/70.gif)
![](http://silverstar.loxblog.com/editor/popups/images/smiley/msn/70.gif)
:: موضوعات مرتبط:
داستان کوتاه ,
,
:: برچسبها:
داستان خنده دار ,
دخترک باهوش ,
داستان کوتاه ,